گفتار و زبان، تأخیرات و انحرافات در رشد
بسیاری از والدین با توجه به تجربیات خود، معمولاً از سن تقریبی آغاز صحبت کردن کودک مطلع هستند و منتظرند تا فرزندشان اولین کلمات خود را بیان کند. فرآیند صحبت کردن بهعنوان یک گام اساسی در روند رشد کودک در جنبههای فیزیکی، حرکتی، شناختی و صوتی مطرح است و پیش از شروع صحبت کردن، کودک باید در برخی زمینهها به رشد مورد نظر برسد. زبان کودک در سالهای اولیه زندگی، بهویژه تا سن ۵ سالگی، بهسرعت پیشرفت میکند. از آن پس، روند این رشد آهستهتر میشود و تا حدود ۱۲ سالگی تکمیل میشود. در این دورههای حساس رشد، کودکان نشاندهنده جهشهایی در تواناییهای زبانی خود هستند و هرگونه خطا یا اختلال در این مراحل میتواند تأثیرات خاصی بر مهارتهای زبانی کودک بگذارد. بنابراین، کودکان با مشکلات زبانی ممکن است تفاوتهایی در تواناییهای خود داشته باشند.
زبان بهعنوان توانایی استفاده از نشانههای صوتی و نوشتاری برای برقراری ارتباط با دیگران شناخته میشود. زبان یک سیستم پیچیده است و مؤلفههای مختلفی دارد. در برخی از کودکان، رشد زبان دچار تأخیر میشود، بهطوری که تواناییهای زبانی آنها همسطح یا کمتر از کودکان همسن آنهاست. در دیگر موارد، رشد زبان از مسیر طبیعی خود منحرف میشود و ویژگیهایی غیرعادی به خود میگیرد. شدت این مشکلات نیز بسته به شرایط متفاوت است. در این موارد، آسیبشناس گفتار و زبان سعی میکند نوع و شدت مشکل را شناسایی و روش مناسب مداخله را تعیین کند.
دلایل اختلالات گفتاری
پاسخ اصلی والدین در این شرایط معمولاً این است که: “چرا این کودک صحبت نمیکند؟”
در ادامه، به مهمترین اختلالات مرتبط با مشکلات گفتاری و زبانی اشاره میشود:
۱- عقبماندگی ذهنی
عقبماندگی ذهنی بهعنوان یک اختلال هوشی تعریف میشود که عملکرد فرد بهطور چشمگیری از حد متوسط پایینتر است و در بیش از دو حوزه مختلف از زندگی روزمره، محدودیتهای قابلملاحظهای وجود دارد. این محدودیتها ممکن است شامل مهارتهای اجتماعی، زندگی خانوادگی، مراقبت از خود، مهارتهای شغلی، عملکرد تحصیلی، و حتی سلامت عمومی فرد باشد. آغاز عقبماندگی ذهنی معمولاً پیش از ۱۸ سالگی تشخیص داده میشود.
علل عقبماندگی ذهنی
بر اساس آمار، بین ۱ تا ۲ درصد از جمعیت هر کشور با عقبماندگی ذهنی مواجه هستند. علل مختلفی برای این اختلال وجود دارد که از جمله آنها میتوان به مشکلات ژنتیکی و کروموزومی (مانند سندرم داون)، عفونتهای مادر در دوران بارداری (مثل سرخجه)، عوامل سمی و شیمیایی (مانند مسمومیت با سرب)، مشکلات تغذیهای و متابولیک (مثل فنیل کتونوری)، مشکلات بارداری (مثل نارس بودن نوزاد)، مشکلات در فرآیند زایمان (مثل کمبود اکسیژن)، اختلالات مغزی (مثل بیماری هانتینگتون) و عوامل اجتماعی و محیطی (مانند محرومیت از محرکات محیطی و عدم دسترسی به مراقبتهای پزشکی) اشاره کرد.
ویژگیهای کودکان مبتلا به عقبماندگی ذهنی
افراد با عقبماندگی ذهنی بسته به شدت اختلال خود مشکلات مختلفی در ابعاد مختلف زندگی دارند. این افراد در توانایی توجه به جزئیات، تشخیص مشابهتها، سازماندهی و طبقهبندی اطلاعات، و بهخاطر سپردن و دسترسی به اطلاعات ذخیره شده مشکل دارند. در بیشتر موارد، کودکان با عقبماندگی ذهنی بهویژه در پردازش اطلاعات شنیداری دچار مشکلات جدی هستند. به همین دلیل، گفتار و زبان بهعنوان یکی از محدودیتهای اصلی در این کودکان شناخته میشود. روند رشد زبان در کودکان با عقبماندگی ذهنی، بهویژه در سالهای اولیه زندگی، نسبت به کودکان عادی کندتر است و گفتار آنها معمولاً سادهتر و کوتاهتر است. اما در مراحل بعدی، تفاوتهای کیفی بیشتر آشکار میشود. بهطور مثال، یک کودک ۱۲ ساله با عقبماندگی ذهنی که از لحاظ هوشی مشابه یک کودک ۷ ساله است، از نظر مهارتهای گفتاری و زبانی کاملاً مشابه یک کودک ۷ ساله نخواهد بود.
طبقهبندی عقبماندگی ذهنی
برای این گروه از افراد، براساس میزان بهرههوشی، چهار دستهبندی در نظر گرفته شده است:
- عقبماندگی خفیف (بهرههوشی بین ۵۲ تا ۶۸): حدود ۸۹ درصد از افراد مبتلا به عقبماندگی ذهنی در این دسته قرار میگیرند.
- عقبماندگی متوسط (بهرههوشی بین ۳۶ تا ۵۱): حدود ۶ درصد از افراد مبتلا به این اختلال در این دسته قرار دارند.
- عقبماندگی شدید (بهرههوشی بین ۲۰ تا ۳۵): حدود ۳/۵ درصد از افراد مبتلا به این اختلال در این دسته قرار میگیرند.
- عقبماندگی عمیق (بهرههوشی زیر ۲۰): حدود ۱/۵ درصد از افراد مبتلا به این اختلال در این دسته قرار دارند.
تشخیص زودهنگام و مداخلات درمانی
در برخی موارد، کودکان و نوزادان مبتلا به عقبماندگی ذهنی بهدلیل ویژگیهای فیزیکی خاص بهراحتی شناسایی میشوند، اما برخی از کودکان تا سن ۲ یا ۳ سالگی تشخیص داده نمیشوند. هرچه مداخلات درمانی زودتر آغاز شوند، نتایج بهتری خواهند داشت. این مداخلات بهویژه در زمینههای حسی-حرکتی، فیزیکی و ارتباطی تأثیرگذار خواهند بود. در بزرگسالی، کیفیت زندگی این افراد به میزان زیادی به حمایت خانواده، محیط زندگی، تحصیلات و آموزشهای دریافتی آنها بستگی خواهد داشت. افراد با عقبماندگی ذهنی خفیف معمولاً توانایی ادغام با جامعه را دارند و میتوانند زندگی مستقلی داشته باشند، در حالی که افراد با عقبماندگی متوسط به مراقبت و نظارت نیاز دارند. گروهی از افراد با عقبماندگی عمیق که دارای اختلالات همراه دیگری نیز هستند، اغلب به مؤسسات نگهداری منتقل میشوند.
- درمان اختلالات گفتاری در افراد با عقبماندگی ذهنی
درمان اختلالات گفتاری افراد با عقبماندگی ذهنی نیازمند بهرهبرداری از سرویسهای تخصصی مانند کار درمانی، گفتار درمانی و فیزیوتراپی است که بر تقویت مهارتهای حسی-حرکتی، ارتباطی و فیزیکی تمرکز دارند. در این روند، مشاورههای خانوادگی نیز برای کاهش تأثیرات منفی این مشکلات بر خانوادهها ضروری است. به علاوه، هدایت پیشدبستانیها و مدارس خاص برای آموزش و حمایت از این کودکان در مسیر رشد و یادگیری اهمیت زیادی دارد. - آسیب مغزی
آسیب مغزی گاهی با عقبماندگی ذهنی یا اختلالات هیجانی اشتباه گرفته میشود. این آسیب ممکن است ناشی از ضربه به مغز، سکته مغزی، مشکلات مادرزادی، فلج مغزی، اختلالات تشنجی، عفونتها یا تومورها باشد. در کودکان، آسیبهای مغزی غالباً به صورت فلج مغزی یا ضربه مغزی مشاهده میشود و این آسیبها میتوانند اثرات طولانیمدت بر رشد ذهنی، جسمی و رفتاری کودک داشته باشند. - فلج مغزی
فلج مغزی مجموعهای از اختلالات عصبی است که از آسیبهای مغزی در دوران نوزادی یا جنینی ناشی میشود و در هر ۱۰۰۰ تولد، ۱.۵ تا ۳ مورد به آن مبتلا میشوند. این بیماری انواع مختلفی دارد و در برخی موارد باعث ضعف عضلات، سفتی بیش از حد عضلات، حرکات غیرارادی و یا عدم هماهنگی حرکات میشود. این مشکلات به دلیل آسیب به نواحی مغزی مسئول حرکت بدن ایجاد میشوند. در بسیاری از موارد، کودکانی که به فلج مغزی مبتلا هستند، با مشکلات گفتاری نیز روبرو هستند و در برخی موارد مشکلات شناختی و زبانی نیز دیده میشود. درمان این کودکان نیازمند روشهای ویژه و در بسیاری از موارد، آموزشهای خاص در مدارس و مراکز درمانی است. - صدمات ضربهای به مغز
صدمات ضربهای به مغز، مانند آسیبهای وارد شده به سر در حوادث رانندگی، میتوانند آسیبهای گستردهای به مغز وارد کنند. این آسیبها ممکن است مشکلاتی در شناخت، رفتار، زبان، و تحصیل کودک ایجاد کند که این مشکلات میتوانند در طولانیمدت ادامه پیدا کنند. شدت و نوع آسیبها بستگی به محل آسیب، سن کودک و میزان ضربه دارد. مشکلات شناختی، از جمله حافظه، ادراک و استدلال، به طور معمول در این کودکان مشاهده میشود. علاوه بر این، مشکلاتی در زبان نیز مشاهده میشود که شامل مشکلات در تمرکز، بیان و یافتن کلمات مناسب است. اگرچه بهبود در مراحل اولیه پس از آسیب مغزی رخ میدهد، ولی این بهبود به صورت تدریجی و غیرقابل پیشبینی است. - اوتیسم و اختلالات نافذ دوران رشد
اختلالات نافذ دوران رشد شامل اوتیسم، سندرم رت، آسپرگر و اختلال از همگسیختگی دوران کودکی هستند که تأثیرات شدیدی بر مهارتهای اجتماعی، ارتباطی و رفتار فرد دارند. این اختلالات معمولاً در سالهای اولیه زندگی شروع میشوند و اغلب با عقبماندگی ذهنی همراه هستند. اختلال طیف اوتیسم، شایعترین اختلال در این گروه است که معمولاً قبل از ۳ سالگی آشکار میشود و ویژگیهای اصلی آن مشکلات در تعاملات اجتماعی، زبان، بازیهای تخیلی و علایق محدود است. از دیگر اختلالات این گروه، سندرم رت است که به دلیل جهش ژنی رخ میدهد و بیشتر در دختران مشاهده میشود. این اختلال پس از رشد طبیعی در ۶ تا ۱۲ ماه اول زندگی، موجب عقبرفتگیهای رشدی گسترده میشود.
علل و ویژگیهای اوتیسم
علت دقیق اوتیسم هنوز به طور کامل مشخص نشده است، اما عوامل بیولوژیکی، از جمله الگوهای غیرعادی امواج مغزی و تغییرات در مخچه، ممکن است در بروز این اختلال نقش داشته باشند. همچنین، افراد مبتلا به اوتیسم معمولاً مشکلات شدیدی در برقراری ارتباط اجتماعی دارند و در استفاده از رفتارهای غیرکلامی مثل نگاه چشم در چشم و حالات صورت مشکل دارند. از سوی دیگر، برخی از آنها ممکن است حساسیت بیش از حد به محرکات حسی داشته باشند یا برعکس، واکنش کمتری نسبت به محرکات محیطی نشان دهند. این افراد ممکن است رفتارهایی مانند کوبیدن سر به دیوار یا گاز گرفتن انگشت را از خود نشان دهند.
مشکلات زبانی در افراد مبتلا به اوتیسم
کودکان اوتیست معمولاً مشکلات جدی در رشد زبان دارند که شامل تأخیر در شروع یا ادامه مکالمات، آهنگ یکنواخت یا پرسشی در گفتار و مشکلات در درک زبان است. در برخی موارد، این افراد در یادگیری زبان دچار مشکلات جدی میشوند و قادر به فهم دستورالعملها و لطیفههای ساده نیستند. برخی از کودکان و نوجوانان مبتلا به اوتیسم در سنین بالاتر ممکن است پیشرفتهایی را در زبان و رفتارهای اجتماعی نشان دهند، ولی درصد کمی از این افراد میتوانند در بزرگسالی به استقلال برسند.
سندرم رت و مشکلات آن
در کودکان مبتلا به سندرم رت، رشد گفتار، زبان و ارتباطات اجتماعی دچار آسیبهای جدی میشود. این اختلال معمولاً پس از یک رشد ظاهراً طبیعی در ۶ تا ۱۲ ماه اول زندگی آغاز میشود و باعث عقبرفتگی شدید رشدی در بسیاری از حوزهها میشود. زبان ممکن است هیچگاه رشد نکند یا با مشکلات جدی در آغاز یا ادامه مکالمه روبرو شود.
در نهایت، مشکلات این افراد حتی در بزرگسالی نیز ادامه خواهد داشت، به ویژه در زمینههای اجتماعی و داشتن علایق محدود.
۶– کم شنوایی
آسیب یا از دست دادن شنوایی به معنی نقص کامل یا نسبی در توانایی درک یا فهم صداها است و به دلیل عوامل متنوع بیولوژیکی و محیطی بروز میکند.
انواع و علل
کم شنوایی به انواع مختلفی تقسیم میشود و دلایل متعددی دارد. یکی از انواع آن که به کم شنوایی انتقالی معروف است، میتواند ناشی از عواملی مانند التهاب، عفونت، تجمع مایع در گوش میانی، انسداد مجرای گوش توسط موم یا نقصهای مادرزادی در ساختار لاله گوش و مجرای شنوایی باشد. در این شرایط، صدا به درستی به پرده گوش نمیرسد. در مواردی مانند التهاب یا عفونت گوش میانی، کم شنوایی موقت و قابل درمان است، اما در سایر موارد ممکن است کم شنوایی به صورت دائمی باقی بماند.
در نوع دیگری از کم شنوایی که به آن کم شنوایی حسی-عصبی گفته میشود، اغلب مشکل شنیدن صداها به صورت دائمی است و درمانهای پزشکی تأثیرگذار نیستند. با این حال، در برخی موارد، کاشت حلزون شنوایی میتواند به بهبود وضعیت شنوایی کمک کند. در این نوع کم شنوایی، فرد نه تنها قادر به شنیدن صداها به وضوح نیست، بلکه حتی افزایش شدت صدا هم کیفیت شنیدن را بهبود نمیبخشد. این نوع کم شنوایی ممکن است ارثی یا اکتسابی باشد. در نوع ارثی، مشکل از بدو تولد وجود دارد، اما در نوع اکتسابی، این اختلال بعد از تولد به دلایلی مانند مننژیت، مصرف داروهای آنتیبیوتیک قوی، قرارگیری طولانیمدت در معرض صداهای بلند یا افزایش سن ایجاد میشود.
ویژگیها
کم شنوایی میتواند بر روند رشد گفتار و زبان کودکان تأثیرات منفی بگذارد. حتی کم شنواییهای موقت و دورهای نیز میتوانند در مراحل حساس رشد گفتار و زبان، به خصوص در پنج سال اول زندگی که مهمترین دوره یادگیری زبان است، تأثیرگذار باشند. این کم شنواییها، به ویژه اگر به صورت دورهای بازگردند، موجب میشوند که کودک برای مدتهای طولانی از دریافت صحیح صداهای محیطی و گفتاری محروم گردد. عفونتهای گوش میانی، یکی از علل شایع کم شنواییهای موقت، در میان کودکان پیشدبستانی به میزان قابل توجهی شیوع دارند.
کم شنوایی حسی-عصبی نیز بسته به زمان شروع و تشخیص آن، میتواند تأثیرات متفاوتی داشته باشد. نکته حائز اهمیت در تمام انواع کم شنوایی این است که آیا کم شنوایی پیش از یادگیری زبان رخ داده است یا پس از آن.
عامل مهم دیگر در تأثیر کم شنوایی بر کودک، میزان نقص شنوایی است. هر چه میزان کم شنوایی بیشتر باشد، تأثیرات آن بر تواناییهای گفتاری و زبانی کودک عمیقتر و گستردهتر خواهد بود. در انواع شدید کم شنوایی، تمام جنبههای گفتاری، از جمله تعداد کلمات، طول جملات، دستور زبان، تلفظ و حتی درک زبان آسیب میبینند.
درمان اختلالات گفتاری در افراد کم شنوایی
تشخیص زودهنگام و استفاده سریع از سمعک تحت نظر متخصصین گوش و حلق و بینی و شنواییشناسان میتواند کمک بسیاری کند. همچنین شرکت در برنامههای آموزشی شنوایی برای بهرهبرداری حداکثری از شنوایی باقیمانده، شروع زودهنگام گفتار درمانی و درمان اختلالات شنوایی قابل درمان مانند عفونتهای گوش میانی از دیگر راهکارهای موثر در درمان این اختلالات است.
۷– ناتوانی یادگیری
ناتوانی یادگیری یک اختلال گسترده است که میتواند فرآیند یادگیری زبان را در کودکان کند یا مختل کند. این اختلالات به مشکلاتی در کسب و بهکارگیری مهارتهای شنوایی، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، استدلال و ریاضی اشاره دارند. ناتوانی یادگیری به طور مستقیم ناشی از عقبماندگی ذهنی، آسیب مغزی یا معلولیتهای مشخص نیست، بلکه به مشکلات خاص در پردازش اطلاعات وابسته است.
علت
علت دقیق ناتوانی یادگیری هنوز کاملاً مشخص نیست، اما عوامل مختلفی مانند مشکلات دوران بارداری مادر، نارس بودن نوزاد یا مشکلات در زمان تولد میتوانند در بروز این اختلال مؤثر باشند. علاوه بر این، این اختلال در برخی خانوادهها شایعتر است و معمولاً پسران بیشتر از دختران به آن مبتلا میشوند.
ویژگیها
کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ممکن است بسیار بیقرار و پر فعالیت باشند یا توجه بسیار کمی به مسائل مختلف داشته باشند و خیلی سریع حواسشان پرت شود. آنها ممکن است در مهارتهای حرکتی ظریف مانند رکاب زدن، باز و بسته کردن دکمهها یا پوشیدن لباس مشکل داشته باشند. این کودکان گاهی در شناسایی صداهای مشابه یا تشخیص کلمات با صداهای مشابه یا یافتن اشکال در پسزمینه شلوغ دچار مشکل میشوند. علاوه بر این، ممکن است مشکلات حافظه، مانند یادآوری توالیها یا بهخاطر سپردن دستورالعملهای متعدد، وجود داشته باشد.
این کودکان اغلب در روایت کردن داستانهای روزمره دچار مشکل هستند و ممکن است علاقهای به شنیدن داستانها نداشته باشند. آنها در گفتار ممکن است مشکلاتی مانند تغییر در ترتیب کلمات یا حذف صداها داشته باشند (مثل گفتن “فوتوال” به جای فوتبال). علاوه بر این، در بعضی موارد، این کودکان ممکن است تأخیر در شروع گفتار داشته باشند یا دیرتر از سایر کودکان جملهبندیهای ساده را شروع کنند.
درمان اختلالات گفتاری در افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری
درمانهای مختلفی برای کمک به کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری وجود دارد، از جمله دارودرمانی برای افزایش توجه و کاهش بیشفعالی (تحت نظر روانپزشک اطفال)، آموزشهای ویژه در مهارتهای خواندن، نوشتن و ریاضی، و مراجعه به گفتار درمانی برای بهبود مهارتهای گفتاری و زبانی کودک مطابق با سن وی. علاوه بر این، کاردرمانی و آموزشهای خانواده در این زمینه نقش مهمی دارند. رفتار درمانی نیز میتواند به این کودکان کمک کند تا مهارتهای اجتماعی و ارتباطی خود را بهبود بخشند.
۸– آسیب زبانی خاص
کودکان مبتلا به آسیب زبانی خاص، مشکلات قابل توجهی در عملکرد زبانی خود دارند که منشاء آنها نه از اختلالات جسمی، هوشی، شنوایی، ادراکی، رفتاری و عاطفی است. به عبارت دیگر، این کودکان هیچ مشکلی در زمینههای دیگر به جز زبان ندارند. مشکلات آنها بیشتر در حوزه تولید گفتار است و درک زبان به نسبت بهتر از تولید آن است. در این افراد، بزرگترین چالشها در افزایش حجم واژگان و درک و استفاده از قواعد دستوری زبان است. به طور مثال، آنها در صرف صحیح افعال برای اشخاص و زمانها و همچنین استفاده درست از حروف اضافه دچار مشکل هستند.
گاهی این آسیبها در سنین بالاتر بهعنوان اختلال یادگیری شناسایی میشوند، اما در مواردی نیز ممکن است این اختلالات تنها به مشکلاتی در خواندن منتهی شوند که ناشی از اختلال یادگیری نیستند.
درمان اختلال تکلم در افراد مبتلا به آسیب زبانی خاص
- مراجعه به گفتار درمانی برای ارزیابی و درمان مشکلات گفتاری
- ارزیابی وضعیت هوشی، شنوایی، حرکتی، جسمی، عاطفی و رفتاری کودک بهمنظور اطمینان از عدم وجود مشکلات زمینهای در سایر حوزهها
۹– تأخیر زبان بیانی
در حدود ۱۰ درصد از کودکان زیر سه سال، این مشکل مشاهده میشود که نمیتوانند بیشتر از ۵۰ کلمه بگویند یا از ترکیب دو کلمهای استفاده کنند. علت این تأخیر بهسختی قابل تشخیص است، زیرا هوش غیرکلامی، مهارتهای حرکتی، شنوایی و روند تولد آنان معمولاً مشکل ندارد و هیچ علت جسمی مشخصی هم وجود ندارد. این مسئله در برخی خانوادهها بیشتر شایع است.
کودکان مبتلا به تأخیر زبان بیانی، در شروع رشد زبان خود تأخیر دارند، ولی در درک زبان معمولاً مشکلی ندارند. این مشکل ابتدا بهصورت عدم افزایش واژگان خود را نشان میدهد، ولی با بزرگتر شدن کودک، رشد واژگانی شتاب میگیرد. با این حال، گرامر و تلفظ همچنان مشکلاتی باقی میمانند. در بیشتر موارد، این مشکلات در بیش از نیمی از کودکان برطرف میشود، اما در سایر کودکان ممکن است ادامه یابد و در سالهای اولیه مدرسه، احتمالاً باعث مشکلات تحصیلی گردد. درصد کمی از این کودکان حتی در سالهای ابتدایی دبستان نیز ممکن است مهارتهای زبانی کمتری نسبت به همسالان خود داشته باشند.
درمان اختلال تکلم در کودکان با تأخیر زبان بیانی
- گفتار درمانی برای کمک به پیشرفت مهارتهای زبانی
- برنامههای ویژه برای تقویت رشد کلامی کودک
۱۰– غفلت یا سوء استفاده
غفلت یا سوء استفاده از کودک معمولاً نشانههایی از عملکرد ضعیف در خانواده دارد. خود این مسائل بهطور مستقیم باعث مشکلات گفتار و زبان نمیشوند، اما محیطی که در آن رخ میدهند، معمولاً شرایط مناسبی از نظر بهداشتی، پزشکی، روانی، تغذیهای و ارتباطی فراهم نمیکند. کیفیت ارتباط بین مادر و کودک، یکی از عوامل اساسی در رشد زبان است. اگر این ارتباط تحت تأثیر قرار گیرد، معمولاً منجر به فقدان حمایت برای رشد مهارتهای ارتباطی و کلامی کودک میشود و تعاملات مادر و فرزند در هنگام بازی، نوازش و تبادلات کلامی محدود میشود. این کودکان معمولاً کمتر صحبت میکنند و اطلاعات کمتری به اشتراک میگذارند. جملات آنها کوتاهتر از همسالان است و توانایی تنظیم سبک صحبت خود بر اساس موقعیت (دوست، همسایه، معلم) را ندارند. در مدرسه نیز ممکن است عملکرد ضعیفتری نسبت به دیگر کودکان همسن خود داشته باشند. اثرات این مشکلات میتواند در طول زندگی کودک باقی بماند.
چه باید کرد؟
والدینی که با روند رشد گفتار، زبان، حرکتی و شناختی کودکان خود آشنا باشند، معمولاً متوجه مشکلات در این زمینهها خواهند شد. یکی از مطمئنترین روشها برای مقابله با مشکلات کلامی کودک، مراجعه به متخصصان مربوطه از جمله پزشک، روانپزشک اطفال، گفتار درمانگر و روانشناس است. این کارشناسان با ارزیابی دقیق وضعیت کودک و بررسی تاریخچه پزشکی و رشدی وی، به والدین کمک میکنند تا موارد زیر را تشخیص دهند:
- آیا مشکل خاصی وجود دارد؟
- مشکلات موجود چیست؟
- نقاط قوت کودک کدامند؟
- شدت مشکلات چقدر است؟
- علل احتمالی مشکل چیست؟
- چه توصیهها و راهکارهایی برای کمک به کودک وجود دارد؟
- وضعیت کودک با و بدون مداخلات درمانی چگونه خواهد بود؟
در پایان
در نهایت، یک طرح درمانی مناسب برای کودک تهیه خواهد شد. ولی باید توجه داشت که والدین نقش بسیار مهمی در پیشرفت کودک دارند. گفتار درمانگر با همکاری والدین، به آنها کمک خواهد کرد تا موانع موجود را شناسایی کرده و شرایط مناسب برای رشد مهارتهای گفتار و زبان کودک را فراهم سازند.